باد شرقی

Tuesday, November 29, 2005


امروز خبری شنیدم که امیدوارم شایعه باشد.سرورهای آمریکائی قرار است سایت های ایرانی را مسدود کنند. همچنین آمریکائیها قصد دارند یاهو و گوگل را بر کاربران ایرانی ببندند.به زبان ساده تر اینترنت در ایران مالیده. خیلی جالب است , به سلامتی دیگر در دنیای مجازی هم جایمان نیست
فدای یک تار سبیل رئیس جمهور محبوب.شوخی شوخی منویات ایشان ازراههائی که خودش هم فکرش را نمی کرد دارد تحقق می یابد.مبارک است انشاءا... دیگر نیازی به خروج ارز برای واردات تکنولوژی فیلترینگ هوشمند و این ادا و اطوارها هم نیست
شما هم نگران نباشید.میتوانید کیهان بخوانید و حالشو ببرید

Saturday, November 26, 2005


دوستی در کامنت های پست قبل در خصوص بحث تئاتر و سینما مطلبی نوشته که می توانید از اینجا بخوانید.در این مورد ذکر چند نکته الزامی به نظر میرسد
دوست گرامی ; اطمینان دارم که شما هم به اهلیت بیشتر یک سینما گر برای نقد یک اثر سینمائی نسبت به یک اهل تئاتر اذعان دارید. تئاتر هنری مستقل و به کلی متفاوت از سینماست. صرف وجود میزانسن نیز کمکی به نزدیکی این دو نمی کند - و اساسا هر دو از این نزدیکی بی نیازند - چه, مقایسه میزانسن در سینما با میزانسن در تئاتر قیاس مع الفارق است. اگر میزانسن در تئاتر را مجموعه حرکات بازیگران و ارتباط متقابل آنان با اجزاء صحنه بدانیم (نمی دانم این تعریف تا چه حد درست است) قصه میزانسن در سینما بسیار فراتر از این حرف هاست.پس در این میان تکلیف حرکات دوربین , دکوپاژ, ریتم, تمپو و .... چه می شود؟ آیا یک کارگردان تئاتر لزوما به تمام این موارد اشراف دارد؟و جالب این که شخص مذکور هیچ اشاره ای به میزانسن های درخشان فیلم نکرد
و اما بیضائی. او همان قدر که تئاتری است - اگر نه بیشتر - به همان اندازه سینمائی نیز هست .جایگاه او در سینمای ما با اعتبارش در تئاتر ارتباطی ندارد.تنها نشانه های تئاتر در فیلم های بیضائی همان میزانسن های وام گرفته شده از تئاتر است که البته به شکلی سینمائی در آمده اند. یک تحقیق میدانی کوچک در میان نزدیکان برایتان روشن خواهد کرد که بیضائی به عنوان کارگردان تئاتر شناخته شده تر است یا کارگردان سینما .و همینطور در مورد ولز و چاپلین
مطالب دیگری نیز هست که به لحاظ جلوگیری از ایجاد شائبه اعتقاد به برتری یکی از این دو هنر نسبت به دیگری, از پرداختن به آنها خودداری می کنم

Wednesday, November 23, 2005


در پست قبلی اشاره ای کوتاه به جلسه نقد و بررسی فیلم رویاها داشتم.جلسه ای که با حضور یک منتقد سینما و یک کارگردان تئاتربرگزار شد.فارغ از فضای گفتگو و صحبت های ردوبدل شده ,معتقدم که انتخاب یک هنرمند اهل تئاتر برای صحبت پیرامون سینمای ناب کوروساوا نشانگر کج سلیقگی گردانندگان برنامه بود
آنچه اما بحث برانگیز است پدیده محتوا گرائی صرف در نقد فیلم است که البته مبتلابه اغلب منتقدین وطنی در تمامی رشته های هنری است.چگونه ممکن است در مورد اثری از کوروساوا بدون اشاره به فرم فاخر آن صحبت کرد؟ یا از فضاسازی استادانه, طراحی صحنه و لباس, فیلمبرداری ,تدوین و ...
یاد نکرد؟
آفت محتوا گرائی صرف و مغفول ماندن وجوه تکنیکی اثر, پدیده ایست که در سینمای کوتاه نمود بیشتری دارد.تمایل به زیر و زبر کردن دنیا با یک فیلم و حل مسائل بزرگ تاریخ بشری و غافل شدن از الفبای مورد نیاز برای این کار باعث شده که تحمل بسیاری از فیلم های کوتاه ما برای بیننده - حتا از نوع خاص - مشکل باشد
تکلم به هر زبانی مستلزم تسلط بر قواعد آن زبان است و زبان سینما نیز از این قاعده مستثنا نیست. به
زبان دیگر اهمیت چگونه گفتن از چه گفتن کمتر نیست

Saturday, November 19, 2005

رویا ها


امشب موفق به دیدن فیلم رویاها اثر آکیرا کوروساوا شدم.لذت ناشی از تماشای فیلم حس نوشتن را-که مدتی بود گم کرده بودم-دوباره در من بیدار کرد
رویاها اثری متفاوت با تمام آثار پیشین کوروساواست.نه عظمت آشوب را داراست و نه از پیچیدگی تکنیکی هفت سامورائی در آن خبری هست
زیبائی خیره کننده فیلم نه از تصاویر خوش آب و رنگ که از ساختار ساده و در عین حال پیچیده آن حاصل میشود.بهترین گواه بر این مدعا اپیزود چهارم فیلم-تونل- است.به عقیده من تونل بهترین رویای این فیلم است
فرمانده جوخه ای نظامی پس از جنگ و در پی عبور از تونلی با دو سوی متفاوت ,با سربازان خود که همگی در نبردی کشته شده اند اما خودشان این واقعیت را باور ندارند روبرو می شود
فضا سازی درخشان کوروساوا صحنه ای یخزده و عاری از رنگ را تبدیل به جذاب ترین بخش فیلم میکند.بازی با صدا در تونل -که گذرگاهی است از واقعیت به رویا- از مهمترین عناصر این فضاسازی است
امیدوارم فرصت تماشای دوباره و چندباره فیلم را پیدا کنم.در این صورت مفصل در موردش خواهم نوشت
.................
پی نوشت
بعد از نمایش فیلم در برنامه سینما 4 ,بحثی با حضور دو منتقد سینما انجام شد که در پست بعدی به آن خواهم پرداخت

Sunday, November 13, 2005

ستایش



استاد محمد رضا شجریان ,خواننده و ردیف دان بزرگ موسیقی ایرانی بدون شک یکی از بزرگترین و محبوب ترین هنرمندان معاصر است
تسلط فراوان بر آواز و ردیف آوازی ایران, صدای منحصر به فرد, خصوصیات اخلاقی کم نظیروتداوم حضور بیش از سی ساله برقله های رفیع موسیقی ایرانی از استاد شخصیتی یگانه ساخته که تصور وجود جانشینی شایسته برای ایشان را غیر ممکن می نمایاند
بعید می دانم که صوت داوود نبی خوشتر ازصدای استاد بوده باشد
تنها یک ربنا برای نشاندن نام استاد بر تارک هنر آواز کفایت میکند
دمش کرم ,سرش خوش ,عمرش دراز

Monday, November 07, 2005


از دیروز خیلی سعی کردم که جلوی خودمو بگیرم واینجا چیزی در مورد برد استقلال ننویسم اما دیگه به اینجام رسیده (دقیقا اینجا)
گر چه بردن تیم یازدهم جدول کار شاقی نیست اما از حق نباید گذشت که پرسپولیس(یا پیروزی؟ تکلیف را روشن کنید)بهتر از همه بازیهای قبلیش بازی کرد
منم مثل خیلیای دیگه معتقدم که تا پروین (به قول هواداراش علی آقا)همه کاره پرسپولیسه اوضاع این تیم بهتر از این نمیشه(با پوزش از طرفدارای دو آتیشه ایشون)
حتما میدونین که این روزا پروین محبوب ترین مرد استقلالیاس
منم میتونم ضمن اینکه مقادیر معتنابهی افه جوانمردی میام و تیریپ مرام میذارم در مناقب جناب سلطان مدیحه سرائی کنم و در باب وجوب تداوم سایه ایشون بر سر تیم فریادها سر بدم و ته دلم به این وضعیت بخندم اما هر آدم عاقلی میدونه که این وضعیت به نفع فوتبال ما نیست
امروز صبح وقتی که تصویر هوادارای گریان پرسپولیس (یا پیروزی؟) رو میدیدمبه این فکر می کردم که یه آدم تا چه حد میتونه خودخواه باشه؟

Wednesday, November 02, 2005

دانشجوهم دانشجوهای قدیم

Tuesday, November 01, 2005


دیگه حالم از متافیزیک بهم می خوره