فردا (در واقع امروز) ظهر عازم سفر هستم.علت یا درست تر, علل سفر مسایل شخصی و همین طور کاری است.باز هم کار جدید باز, هم دو ماه و این بار تهران.از کوچک ترین فرصت ها برای به روز کردن استفاده خواهم کرد.و البته بدیهی است که زمان برای سر زدن به دوستان وجود خواهد داشت

به امید دیدار

یا حق

click!

اگر در به روی همه خطاها فرو بندی

حقیقت پشت در خواهد ماند

رابیندرانات تاگور

آپارتاید

امشب نامه مهدی کروبی به احمد جنتی را می خواندم.البته جسارت کروبی - تقریبن مثل همیشه - قابل تحسین است.نامه تا یک جاهائی متقن و مستدل پیش میرود.تا آنجائی که کروبی می نویسد:نامه‌ي مورد اشاره شما به قلم مدرسي از مدرسان دانشگاه علم و صنعت با تحصيلاتي در سطح دوره دكتراي مهندسي عمران (با گرايش ترافيك) نوشته شده است. اينجانب هيچ اشاره‌اي به انتخابات سال گذشته رياست جمهوري نمي‌كنم. اما معتقدم جايگاه مقام رييس جمهوري چنان نيست كه جناب عالي توصيف مي‌كنيد. به راستي درباره كدام يك از روساي جمهور گذشته ايران در مقام رياست جمهوري چنين اوصافي به كار رفته است؟ در ميان روساي جمهور گذشته ما افرادي با سوابق درخشان انقلابي و سياسي، دانش آموخته حوزه‌هاي علميه و نيز شهيد بلند مرتبه‌اي داشته‌ايم كه هرگز به صفت الهام الهي توصيف نشده‌اند اما شما اين وصف را در حق يك مهندس عمران به كار مي‌بريد
این چه تفکری است که الهامات را مختص روحانیون میداند؟احمدی نژاد و طرفدارانش پیش از این هم از این گونه ادعا ها داشته اند (هاله نور را که یادتان هست؟) که البته جز عتاب و تمسخر ارمغانی برایشان نداشته است ;اما سبب آن سرزنش ها قطعن مهندس عمران بودن او نبوده است.اصولن چه کسی -چه دانش آموخته حوزه های علمیه, چه مهندس عمران و یا هر کس دیگری - می تواند ادعای الهام الهی را ثابت کند؟جناب کروبی; شاید اگر به جای دکتر احمدی نژاد ,حجت الاسلام احمدی نژاد رئیس جمهور بود الهام الهی را از او می پذیرفتید!!؟؟ اگر مهدی کروبی بود چه؟ اصلن نکند وعده پنجاه هزار تومان ماهانه هم از الهامات الهی بوده است؟

چطور ممکن است مرتکب چنین بلاهتی شده باشم؟چرا نباید زود تر از این, نقش خیال همایون شجریان را گوش داده باشم؟معرکه است این آواز گناه عشق.صدای خود استاد هم در 27-28 سالگی اینچنین پخته نبوده.اگر چه هنوز تا پختگی کامل راه زیادی در پیش دارد همایون.و البته دور از انصاف است اگر از موسیقی خوب علی قمصری یادی نکنیم

..................

دیدو ترانه ای دارد به نام زندگی اجاره ای (نفرین بر این بلاگر ملعون که اگر بخواهی یک کلمه انگلیسی در متنت

بنویسی, گند می زند به چیدمان کلمات ).البته با توجه به متن ترانه, فکر می کنم یک زندگی برای اجاره موجود است ترجمه بهتری باشد برای

Life For Rent
این ترانه کشف تازه من است (شاید قدری دیر )که با آن کلی حال می کنم
............................
مدتها بود از شنیدن هیچ قطعه موسیقی تا این اندازه لذت نبرده بودم.همایون ,دیدو, دمتان گرم.خلسه حاصل از شنیدن این دو اثر, لحظات متفاوت و یگانه ای را در دو سه روز گذشته برایم ساخته است
...........................
پی نوشت
پسر کو ندارد نشان از پدر
پس از پی نوشت
کسی کدی ,چیزی سراغ ندارد که این مشکل تایپ همزمان فارسی و انگلیسی را حل کند؟

صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا

قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا